سالن سوره حوزه هنری در عصری پاییزی و برفی میزبان نشستی با نام ” این خانه از ماست” بود. عصر روزی که شب گذشته اش خبر گران تر شدن نرخ بنزین اعلام شده و بحث بنزین به نقل تلخ محافل اجتماعی تبدیل شده بود. “این خانه از ماست” نیز از برف سنگین تهران و حواشی شکل گرفته پس از گرانی بنزین در امان نمانده بود؛ چراکه سالن سوره نیمه خالی بود و محمد عطریانفر و یاشار سلطانی، دو تن از مهمانان سرشناس جلسه، نتوانستند در نشست حضور یافته و از خانه ما سخن بگویند. همچنین سید احسان قاضی زاده به عنوان یکی از نمایندگان حاضر در مجلس دهم، توانست با تاخیر در اواسط پنل اول خود را به محل نشست برساند.
نشست به دو پنل اصلی تقسیم می شد. پنل اول “مجلس فراتر از ایران اسلامی” نام گرفته بود، که در غیاب محمد عطریانفر و و با وجود تاخیر قاضی زاده با حضور احمد توکلی و ابوالفضل ظهره وند شروع به کار کرد. مجری پنل سخن خود را با سوالی درباره اصلاح طلبان و اصول گرایان و نقش کنونی آنها در جامعه امروز آغاز کرد. توکلی و ظهره وند باید به این پرسش پاسخ می دادند که جریان دوقطبی کنونی ایران چه میزان مبتنی بر واقعیات جامعه است و چقدر می تواند نماینده طبقات جامعه باشد و بتواند مشارکت مردم را در انتخابات مجلس ۹۸ جلب کند؟
احمد توکلی، نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی، معتقد بود که اول باید بررسی کرد که چرا دو قطبی اصول گرا و اصلاح طلب در کشور شکل گرفته است و پس از آن درباره نقش و جایگاه آنها سخن گفت. او شکل گیری این جریان ها را معلول نبود حزبی جدی در عرصه سیاسی ایران دانست و گفت:” مجلس بدون حزب ایجاد نمی شود. کارکرد احزاب در مجلس بدین گونه است که در انتخابات وعده های ملی می دهند و افرادی را به عنوان نامزد انتخاب می کنند که برای آنها مثمر ثمر باشند. اگر احزاب نباشند، افراد به صورت مستقل وارد حوزه انتخابات می شوند و در نتیجه، نبود احزاب به سیستم سیاسی ضرر میرسانند. بنابراین بودن جریان های سیاسی در حالی که حزبی به معنای واقعی در کشور فعال نیست، خوب است زیرا باعث ایجاد رقابت صحیح می شود. حتی با وجود آنکه که دو جریان اصلی ضعیف شدند و فیک بودن آنها مشخص شده است، هنوز در عرصه جامعه دارای نقش هستند. چراکه در حال حاضر حزبی به معنای واقعی در ایران وجود ندارد و گروه های موجود کلوپ هستند نه حزب. تنها احزاب واقعی تاریخ ایران حزب جمهوری اسلامی و حزب توده بوده اند که ساختار و فعالیت های حزبی داشته اند و به جز این دو بقیه فقط مانند کلوپ انتخاباتی بوده اند.”
توکلی در این بخش از نشست نظر منتقدانه خود نسبت به مجلس کنونی را بیان کرد:” ایراد مجلس کنونی این است که بخش قابل توجهی از نمایندگان به ویژه نمایندگان تهران که از اهمیت خاصی برخوردارند، قوی و قدر نیستند. وقتی نمایندگان قدر نباشند وعده ملی نمی دهند، وعده محلی می دهند و تبدیل به کارگزار یک حوزه انتخابیه می شوند.”
ابوالفضل ظهره وند، دیپلمات سابق و مهمان دیگر نشست، با اشاره به اینکه تخصصش حوزه سیاست خارجی است؛ گفت که چندان وارد چالشهای سیاسی داخلی نمی شود. اما در عین حال تاکید کرد که درباره مسائل داخلی دغدغه دارد به ویژه آنکه تحلیل مسائل سیاست خارجی بدون دانستن آنچه در داخل کشور می گذرد، امکان پذیر نیست. او پاسخ به سوال مجری پنل را با یادآوری دغدغه امروزه جوانان مبنی بر اینکه “دور انداز وضعیت ایران چیست” آغاز کرد: “مسئله اصلی ایجاد دولت خوب است و اینکه چگونه می شود دولت خوب داشت و به امنیت پایدار رسید؟ امنیت پایدار مبحث وسیعی است که شامل امنیت شغلی، جانی، حقوقی و………. است که تامین آن از وظایف هر دولتی است. سوال دیگر این است که دولت داری خوب در چه معادله ای قابل اجرا است؟ آیا باید معادله های کشورهای برجسته دنیا را عینا اجرا کنیم؟ من کمتر کسی دیدم که به تحلیل این مسائل بپردازد و آنچه انجام شده فقط دیدگاه های توصیفی و یا انتقادی درباره دولت های شاخص غرب و شرق است. بنابراین مشکل دو طیف اصول گرا و اصلاح طلب هم همین است که در بخش دولت سازی و دولت داری به بن بست خورده اند. امروز نوعی گسست بین جامعه و افراد در قدرت وجود دارد و در واقع نوع دولت داری ما پاسخگوی سطح مطالبات و انتظارات نسل های مختلف انقلاب اسلامی نیست. ما در انتخاب های خود دفع افسد به فاسد می کنیم، در حالی که این مسئله در هیچ جای دنیا دیده نمی شود. چرا ما نباید بین خوب و بد یا خوب و خوب تر انتخاب کنیم؟ واژه اصلاح طلب و اصول گرا در هیچ جای دنیا دیده نمی شود. مثلا وقتی به گروهی اصلاح طلب گفته می شود، سوال اینجاست که چه چیزی را اصلاح می کند؟ باید اهداف و عملکرد مشخص باشد وگرنه دادن آدرسِ غلط به مردم است.”
مجری پنل در ادامه این سوال را پرسید که جایگاه مجلس در جلب منافع مردم چیست؟ و احمد توکلی با بیان خاطراتی از تجربیات گذشته خود در عرصه سیاسی وضع مجلس را در حال حاضر نامناسب دانست و گفت:” من در مجلس اول، هفتم، هشتم و نهم نماینده بوده ام. در مجلس اول جناح مخالف و منتقد جناح اکثریت مثلا شامل فردی مانند مهندس مهدی بازرگان بود. در آن دوره حتی مخالفت ها هم وزین بود، اما به مرور ذائقه ها تغییر کرد و آدمها عوض شدند. در این تغییر ذائقه فضا عوض شد و سیاستمداران با دادن وعده مردم را برای رای دهی جذب کردند و در نهایت به وعده هایشان عمل نکردند. به مرور پول و فساد وارد عرصه قدرت شد و پول توسط افراد در عرصه سیاست خرج می شود. من حقوقدان نیستم؛ ولی از حقوق بی خبر نیستم و فکر می کنم که اگر چند نفر از این فاسدان اعدام شوند، بقیه حساب کار دستشان می آید. هم امیرالمومنین هم دولت های شاخص کنونی همین کار را می کنند، پس چرا ما نمی کنیم؟ افراد فاسد فساد را تکثیر می کنند و اگر اقدامات به موقع انجام نشود، همه را آبستن فساد می کنند. امام صادق گفت ملعون است، ملعون است، ملعون است کسی که به سمتی وارد می شود که بهتر از خودش را برای آن سمت می شناسد.” او با نقد به عدم شفافیت در عرصه سیاسی و اقتصادی ایران خاطره ای از دوران سه ساله خود در کشور انگلیس بیان کرد:” در مجلس انگلستان در سه سالی که من آنجا بودم؛ یک بحثی شکل گرفت مبنی بر این که سطح زندگی نمایندگان از انتظار مردم بیشتر است و این باعث بی اعتمادی مردم به آنها و در نتیجه بی اعتمادی به مجلس و تضعیف دموکراسی می شود. بر اساس طرحی که برای حل این مسئله انجام شد، منصب داران سیاسی باید با حضور در مجلس و قسم به مقدسات منابع و درآمدهای خود را افشا می کردند. در همان ماجرا رییس خزانه داری کشور یکی از منابع مالی اش را نگفت و آنقدر توسط روزنامه ها تحت فشار و تخریب قرار گرفت که مجبور شد معذرت خواهی کند. ما در خیلی از این مسائل به لحاظ فکری پیشتار هستیم اما در عملکرد دچار پسرفت شده ایم.”
ظهره وند نیز در پاسخ به سوال مجری پنل و در ادامه بحث قبلی خود درباره پارادایم فکری و عدم تناسب آن با عملکرد در کشور سخن گفت: ” پارادایمی که بعد از انقلاب اسلامی و نهضت امام خمینی آغاز شد این بوده است که ربوبیت را از ربوبیت سکولار به ربوبیت الهی تغییر دهیم تا به حیات طیبه برسیم. اما ما به جز برخی از گروه هایی که به صورت پنهانی کار می کنند، کجا و کی چنین چیزی را می بینیم؟ ما نتوانسته ایم تجارب خود را تئوریزه کنیم و بهره وری ایجاد کنیم. بهره وری در کشور ما به گفته رییس سازمان بهره وری، از زمان رضاشاه به بعد صفر است. سوال من این است که در این ۴۰ سال فردی پاسخگو نیست؟ این در حالی است که اگر پاراداریم قرآنی اجرا شود وضع نباید چنین باشد. وقتی از دولت طراز صحبت می کنیم باید پارادایم خود را مشخص کنیم و مسئله را مشخص کنیم و نکته اینجاست که بعضی از آقایون خودشان مسئله اند. در کره جنوبی خانم پارک به علت تخلف یکی از آشنایانش از کار برکنار و محاکمه شد، این گونه برخوردها در دنیا یک نوع هنجار است. مدیریت یک حوزه چه اداره مسجد باشد و چه اداره کازینو، باید بر اساس هنجارهای مدیریتی انجام شود. امروز دنیا متوجه ما است و در حالی که ما حتی می توانستیم بولیوی را نجات دهیم، فقط نگاه کردیم تا آلمان با نقش مستقیم در این کشور کودتا کند. قدرت در کشور ما اسیر نوعی حلقه بسته شده است که روابط فامیلی و یا درونی دارند و با هم مصالحه می کنند. این در حالی است که ما با توجه به آموزه ها و پیشینه خود باید مدل تاسیسی ایجاد کنیم. ما باید مدل قرآنی و برتر داشته باشیم و نمی توانیم از مدل غرب کپی کنیم، چون غرب خود دچار مشکل است. اما تا کنون حتی نتوانسته ایم بر اساس کشورهای نسبتا موفق عمل کنیم، چون چرب و شیرین قدرت آقایان را گرفته است.”
پیش از آنکه قاضی زاده، نماینده جوان حوزه فریمان، سرخس و بخش های احمدآباد و رضویه در مجلس شورای اسلامی، که توانسته بود بالاخره در شرایط جوی موجود خود را به پنل اول برساند سخنان خود را آغاز کند؛ یکی از حاضران در سالن با ارائه نقدی به وضعیت موجود و مسئله گرانی بنزین، پرسشی را مطرح کرد: “مهم ترین سوال از مجلس اول تا الان این است که چرا شرکت های دولتی که متعلق به ملت است، از طریق دفاتر اقساطی به مردم واگذار نمی شود؟ در این صورت مردم خود در سود شرکت ها شریک هستند و اگر مثلا بنزین گران شود هم کسی اعتراض نمی کند. اما در حال حاضر این شرکت ها به خانواده ها و افراد معدودی واگذار شده است. چرا اصل توزیع عادلانه ثروت و قدرت که هم قرآنی و هم مطابق عدالت اجتماعی است توسط مجلس اجرا نمی شود؟ آیا مجلس واقعا در راس امور است؟ چه الزاماتی وجود دارد که مجلس در راس امور قرار بگیرد؟”
قاضی زاده در ابتدای سخن خود به این موضوع اشاره کرد که تجربه کار در هر سه قوه مجریه، قضاییه و مقننه را دارد و بر اساس تجربیات و دانسته هایش به این موضوع معتقد است که نقش موثر مجالس در عرصه سیاست طی ۴۰ سال پس از انقلاب روندی نزولی داشته است. او اصلی ترین دلیل چنین روندی را مکانیسم انتخابات در سیستم قدرت ایران دانست و گفت: “سیستم نیمه پارلمانی در کشور و این موضوع که عموما افول دولت با اوج قدرت مجلس و افول مجلس با اوج قدرت دولت همزمان است، موجب عملکرد ضعیف مجلس شده است.”
نماینده فریمان در مجلس با نقد به قدرت فزاینده شوراها و نهادهای شکل گرفته در موازات مجلس، آنها را علت دیگری برای ضعف تدریجی مجلس در جایگاه تصمیم گیری دانست:” در حال حاضر شوراهایی مانند شورای سران سه قوه شکل گرفته است که با وجود آنکه به صورت موقت برای حل مسائل خاصی ایجاد شده اند، اکنون به صورت قابل توجهی تصمیمات فراقوه ای می گیرند. این در حالی است که از جمع مجلسیان فقط رییس مجلس و دو نماینده در این شورا قرار دارند که رای آنها رای همه نمایندگان مجلس نیست. شرایط ما به شکلی شده است که در اصل به جای مجلس شورای سرای سه قوه امور را میدان داری می کند. همچنین در حوزه مقننه ما در حال حاضر به غیر از شورای نگهبان یک هیئت عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام داریم که حتی اگر شورای نگهبان مصوبات مجلس را تایید کنند، هیئت عالی نظارت تصمیم می گیرند رد کنند. من خودم مجلس را تا کنون تا این حد ضعیف ندیده بودم در حالی که شان آن مانند نهادهایی چون شورای عالی استانها شده است. شما در نقد به این ضعف می توانید بگویید نمایندگان نمی توانند. بله، وقتی حزب و جریان مشخص وجود ندارد و بخش اکثر نمایندگان بر مبنای مسائل داخلی شهرها و مسائل قومی وارد مجلس می شوند و بر این اساس در هر دوره مجلس ۷۰ الی ۸۰ درصد نمایندگان تغییر می کنند، مجلس حالت آزمایشی پیدا میکند و عملکرد موثری ارائه نمی دهد .
قاضی زاده، برادرزاده وزیر بهداشت سابق، در ادامه شاخص انتخابات و تصمیم گیری ها در این حوزه را بسیار مهم دانست و با ارائه مثال درباره مبحث استانی شدن مجلس از بحث فراوان شکل گرفته حول آن و مخالفت های گسترده وابسته به منافع فردی یا گروهی شکل گرفته در مجلس سخن گفت و بخش آغازین سخن خود را اینگونه کامل کرد:” مجلس حال حاضر ما مجلس عوام است. به نظر من ما باید مانند بسیاری از کشورهای جهان سیستم دو مجلسی داشته باشیم و یا در غیر این صورت از مجلس عوام با چنین سیستم انتخاباتی نمی توان انتظاری خاصی داشت. همچنین در سیستم سیاسی ما دولت ها مجلس را با هزینه های کم به دنبال خود می کشانند و رفتار بالا به پایینی دارند، چرا که قدرت و ثروت در اختیار دولت است. برای مثال تا زمانی که سازمان برنامه و بودجه کشور و بانک مرکزی تحت نظارت مجلس نباشد، مطمئن باشید اوضاع از این بهتر نمی شود و این از آن روست که دولت از آنها به عنوان ابزار فشار استفاده می کنند. پس ما باید دیدگاه های جدید را بررسی کنیم و با تغییر در وضع موجود به کارایی سیستم کمک کنیم.”
یکی از حضار در نشست در نقد به سخنان قاضی زاده درباره سیستم تک مجلسی اجازه صحبت کردن خواست و گفت:” ما هم تک مجلسی نیستیم، مگر شورای نگهبان نقش مجلس دوم برا بازی نمی کند؟ به نظر من مطالبه های سطح پایین و عدم حضور فعال نماینده ها باعث شده همین مجلس با همین سیستم موجود ناکارآمد باشد. در حالی که نمایندگان فعال و مطالبه های سطح بالا می توانند با همین سیستم کنونی مجلسِ طراز داشته باشند. مثلا سوال اینجاست که در حال حاضر نمایندگان مجلس چقدر به پیگیری مطالبه های نسل جوان در مجلس پرداخته اند؟
احمد توکلی با اعلام قبلی نشست را زودتر ترک کرده بود و صاحبان سخن پنل اول پس از این سوال ظهره وند و قاضی زاده بودند. ظهره وند در این نوبت از سخنان خود به نقد به افراد حاضر در عرصه سیاسی و عدم تناسب آن با هویت انقلابی پرداخت و گفت:” عرصه حکومت عرصه سعی و خطا است. باید افرادی که در گذشته کاری خود کارآمدی داشته اند وارد سیاست بشوند و امروز روش ما این گونه نیست. ما در مقطعی قرار گرفته ایم که گفتمانمان باید مطابق مطالبه های مردم باشد. مجلس باید بر اساس قرآن طراز خود را قسط و عدل قرار دهد و سوال اینجاست که مجلس تا کنون چقدر بر اساس قسط و عدل عمل کرده است. هنگامی که از هویت انقلابی عدول می کنیم دچار فساد و نزاع بین گروه ها می شویم. یکی از مهم ترین اصول قسط و عدل آن است که توزیع منابع و فرصت ها باید در سریع ترین زمان انجام شود و مجلس باید اساس کار را با توجه به این اصل انجام دهد زیرا همه مردم در کشور سهم دارند. مثلا برخلاف انتقادها بر مسئله توزیع رایانه ها، تفکر پشت آن تفکر توزیع سریع ثروت به خود مردم بود که هر کار خود می خواهند با آن بکنند.
مشکل ما امروز لیبرالیسم و شعارهای مربوط به آن است که باعث ایجاد کاستهای طبقاتی شده است. برای اصلاح امور باید هرچقدر افرادی در قدرت قرار می گیرند و هرچقدر نزدیک تر به دیگ بیت المال می شوند پاکدست تر باشند. این معیار نه سوسالیستی و نه لیبرالیستی است بلکه اسلامی است.
قاضی زاده قسمت اصلی بخش دوم سخنانش را به پاسخ به خانم جوانی که پیش از صحبت های ظهره وند سوال و نظر خود را مطرح کرده بود اختصاص داد :” شورای نگهبان هیچ وقت نقش مجلس دوم را بازی نمی کند و یک شاخه نظارتی است. در حالی که مجلس سنا یا مجلس خواص براساس انتخاب مردم اما با سیستم و عملکرد متفاوت شکل می گیرد.
در حوزه جوانان، کمیسیون جوانان مجلس اتفاقا فعالیت ها قابل توجهی در این مجلس انجام داده است مانند تصویب قانون پر سر و صدای منع استفاده از بازنشستگان. این قانون به معنی تغییر وضع موجود است و دو بعد دارد: یک بعد آن حضور نسل های جدید در عرصه قدرت است و بعد دیگر حذف فساد و حذف افرادی است که با حضور سال های دراز در قدرت به مرداب هایی تبدیل شده اند که قدرت و مقام های سیاسی را از آن خود می دانند و حاضر نیستند آن را به جوانان واگذار کنند. این در حالی است که کشور ما کشور جوانی است و نمی شود ایران را با یک سری از افراد خاص اداره کرد. در نتیجه هنگامی که تغییر رویه و عملکرد ایجاد نشود وضعیت همینگونه است. مثلا این نکته قابل توجه است که همین قانون منع استفاده از بازنشستگان چقدر با مخالفت و بحث روبه رو شد.
او پنل اول را با ارایه دیدگاه خود درباره لزوم پایبندی به شاخص اصلی امروز سیاست ایران جمع بندی کرد:” باید بگویم که الان به نظر من مهم ترین شاخص ما فسادستیزی و پاکدستی است. عنوان های اصول گرا و اصلاح طلب خیلی به شکل تحزبی نیستند، مثلا نمایندگان فاسد خود را ولایت مدار و اصول گرا معرفی می کردند در حالی که ما آنها را ولایت معاش می دانیم. پس درنتیجه جدا از تعلق به جریان ها، معیار مجلس باید پاکدستی و فسادستیزی باشد.
پرونده پنل دوم بدین شکل بسته شد و پس از زمان کوتاهی برای استراحت و صرف چای و شیرینی پنل دوم با حضور میلاد گودرزی و حسن خسروآبادی و در غیاب یاشار سلطانی آغاز شد. مجری اولین سوال خود را به عنوان اصلی پنل دوم که “پایان طبقه ویژه” بود اختصاص داد و پرسید:” با توجه به آنکه در وضعیت کنونی ایران طبقه ای حاکم شده است که بر اساس روابط فامیلی یا روابط خاص دیگری هستند، در شرایط موجود، آیا افراد شایسته امکان حضور در عرصه قدرت را دارند یا خیر و چگونه؟”
میلاد گودرزی، فعال حوزه رسانه که پیگیری های او به ویژه درباره منطقه باستی هیلز در لواسان مورد توجه فضای مجازی گرفته است، صحبت هایش را با کنایه ای به نام نشست شروع کرد و گفت :” اسم این همایش “این خانه از ماست” گذاشته شده است، در حالی که از نظر من این خانه از ما نیست. چرا که یه تصمیم ناگهانی مانند گرانی بنزین شبانه گرفته می شود و صبح وقتی از نمایندگان سوال می شود آنها اظهار بی خبری می کنند. یعنی برای ۸۰ میلیون مردم یه نماینده نیست که پیگیر مطالبات آنها باشد. بسیاری از فسادهای مالی از جمله معوقات بانکی و فرار های مالیاتی در مجلس بررسی نمی شود، چون افراد مرتکب در مجلس نماینده دارند. بنابراین این خانه از ما نیست و از آن دلالان، مافیای وارداتی و پزشکی و غیره است. مسئله این است که ما نمی دانیم نمایندگان مجلس چه می کنند و حقوقشان چقدر است. ما فقط هر چهار سال رای می دهیم و بعد تا چهار سال بعد دارای هیچ نقشی در مجلس نیستیم. یک فرد برای حضور در مجلس باید وابستگی و نسبتی با نخبگان موجود داشته و به آنها سرویس بدهد تا بتواند در قدرت جایگاهی به دست آورد. مجلس یه سری ابزارهای نظارتی دارد مانند سوال و استیضاح و دیوان بودجه که در حال حاضر به خاطر نبودن شفافیت، این نهادها به جای نقش نظارتی تبدیل به اهرم های کارچاقکنی و دلالی شده اند.
او در ادامه به چرخه ای با نام شفافیت، پاسخگویی، محدودیت و نظارت اشاره کرد و گفت:” عده ای که مخالفت با شفافیت دارند به این علت است که می دانند پس از آن با محدودیت و نظارت روبه رو می شوند.”
مجری پنل که بحث شکل گرفته را داغ دید از مهمان دیگر برنامه پرسید:” با توجه به آنکه مجلسی که نماینده با هزینه چند میلیاردی بتواند نماینده شود باید درش را گل گرفت، با چه سازوکاری غیر از این نمایندگان بدون هزینه می توانند وارد مجلس شوند؟”
حسن خسروآبادی، خبرنگار افشاگر فیش های حقوقی، بی پرده سخنان خود را آغاز کرد و نمایندگان حال حاضر مجلس را به سه دسته تقسیم کرد:” از این سه دسته یک دسته سالم ساکت اند، یه دسته دیگر افراد غیرمطلعی هستند که حتی قانون اساسی را بلد نیستند و با شام و نهار دادن وارد مجلس شده اند و سومین دسته خائن اند که بر دو گروه دیگر سوارند. ما در کشور خود همه حواسمان به نفوذ بیرونی است، در حالی که با نفوذ خائنین و فاسدان داخلی مواجه ایم و از درون در حال تخریب هستیم. شبکه نفوذی که صد سر است و در هر دو جناح در مجلس حضور دارد. نمایندگان این شبکه در مجلس قوانینی برای تسهیل فساد خود ایجاد می کنند. همچنین این شبکه که دنبال رانت و فساد است؛ حتی با پرداخت هزینه و تطمیع یا تهدید رسانه ها را نیز تحت کنترل خود قرار می دهد.
او در ادامه صحبت هایش معیارهای یک نماینده مجلس خوب را مطرح کرد و علت عدم وجود چنین معیارهایی را شبکه فاسد و خائن دانست:” مجلس امروز ما فقط به مسائل فرعی اهمیت می دهند. مثلا اولویت امروز مردم مسکن است، در حالی که به این موضوع اهمیت داده نمی شود. باید یک قشری مانند افراد حاضر در دفاع مقدس که هم توان حرف زدن دارند و می توانند مطالبات و اولویت های مردم را مطرح کنند و پاکدست و شجاع اند وارد مجلس شوند. اگر برای نمایندگان مجلس خبرگان آزمون گرفته می شود، چرا برای مجلس شورای اسلامی چنین آزمونی انجام نمی شود؟ زیرا مافیای فاسد خواستار حضور همین سه دسته نماینده در مجلس اند که یا ساکت باشد یا بی اطلاع یا خائن و از خودشان.”
مجری نشست سوال دیگر پنل دوم را در ادامه پرسش های قبلی به مسئله پول های کثیف تخصص داد و پرسید:” صحبت کردن درباره پول های کثیف و نقش آنها در مجلس به نوعی خط قرمز است تا جایی حتی وزیری که این موضوع را مطرح کرد مجبور به عذرخواهی شد، راهکار مقابله با چنین مسئله ای چیست؟”
گودرزی به نقش مهم مردم در ایجاد شفافیت انتخاباتی تاکید کرد و گفت:” اولین راهکار به نظر من باید برای انتخابات و نمایندگی یه سری سازو کار ایجاد شود که موجب شفافیت شود. اما مسئله این جاست که از آنجایی که نمایندگان فعلی برای کار و اهداف دیگر به مجلس آمده اند، مطالبه تصویب و تدوین قانون شفافیت از آنها بی فایده است. پس کار دیگری که می شود کرد تشکیل شورای نگهبان ۸۰ میلیونی برای ناامن کردن صندلی مجلس است. مردم باید راه رسیدن به کرسی های مجلس را تبدیل به میدان موانع کنند. در اولین قدم باید از نامزدها بخواهند که اموال خود را شفاف کنند و اسپانسر و منبع هزینه های انتخاباتی آنها مشخص شود. این مسائل در جهان معمول است و باعث شفاف شدن وضع مالی نمایندگان و آشکار شدن مسائل پشت پرده مربوط به وابستگی های مالی آنها و تاثیر آن در تصمیم گیری هایشان در مجلس می شود. همچنین نمایندگان باید درباره مسائل مهم موضع شفاف داشته باشند تا مردم تکلیف خودشان را بدانند. عملکرد دیگر ایجاد سازوکار شفافیت پس از انتخابات است، مانند شفافیت حقوق و مزایا، شفافیت توصیه نامه های نمایندگان مجلس، سفرها و مزایا و تعارض منافع. مثلا ما نمی دانیم که تعارض منافع در تصمیم گیریهای مجلس چگونه است، چنانکه واقعا جالب است که اعضای کمیسیون انرژی مجلس همه کارمند وزارت نفت هستند و حتی تعدادی از آنها که قبل از ورود به مجلس شغل دیگری دارند، بعد از ورود به کمیسیون انرژی کارمند وزارت نفت می شوند و پس از نمایندگی از وزرات نفت حقوق می گیرند. از چنین کمیسیونی چه انتظاری می رود؟
در حال حاضر یک هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان وجود دارد که اولا اعضای آن از نمایندگان خود مجلس اند، دوما قوانین و قواعد رفتاری نمایندگان مجلس در دسترس نیست که بتوان بر اساس آن بر نمایندگان نظارت کرد. باید فکری برای مدل نظارتی کرد که متفاوت با این سیستم موجود متفاوت باشد، حالا اینکه درون مجلسی یا برون مجلسی یا چه گونه باشد باید مورد بررسی قرار گیرد.
گودرزی سخنانش در این نشست را با اشاره به اهمیت آشپزخانه مجلس جمع بندی کرد:” مجلس در راس امور است. شفافیت کل کشور از آشپزخانه مجلس شروع می شود و حتی باید دید نماینده مجلس نهار چی می خورد، در چه سطحی و چگونه. تا شفافیت از مجلس آغاز نشود به جاهای دیگر کشور تسری پیدا نمی کند. بهترین راه کنونی ایجاد سامانه های تصمیم یاری است که به مردم کمک کنند تا تصمیم درست بگیرند.”
پیش از آغاز نشست برگه سیاست های کلی انتخابات ابلاغیه رهبر در سال ۹۵ به حاضرین ارائه شده بود و مجری پنل دوم را با پرسشی درباره این سیاست ها به اتمام رساند:” آیا می شود در انتخابات مکانزیمی گذاشت که سیاست های رهبری اجرا شود؟”
خسروآبادی در پاسخ به این پرسش وضعیت موجود را با همه دشواری هایش قابل اصلاح دانست و گفت:” مافیای ستم گر هدفش فشار بیشتر بر مردم است. تز آنها بر اساس این جمله معروف است که عرب را باید سیر کرد و ایرانی را باید گرسنه نگه داشت. مثلا ۴ سال است درباره سهمیه بندی بنزین بحث وجود دارد اما یک شبه قانون افزایش قیمت بنزین گذاشته می شود. ولی نکته مثبت وضع کنونی این است که می شود از افراد در قدرت پرسید که چرا حقوقت این قدر است یا چرا زمین خواری می کنی؟ یک زمانی گفتن و پرسیدن این سوالها هم ممکن نبود. باید یه نظارت اجتماعی قوی که به آرمان های انقلاب و اسلام پایبند باشد ایجاد شود و فرهنگ دفاع مقدس به جامعه بازگردد تا مردم بتوانند نااهلان و نامحرمان را رسوا کنند.”