شکل گیری احزاب سیاسی در ایران داستان مخصوص به خود را دارد و به دوران مشروطه باز می گردد. دست اندازی و دخالت اروپائیان در شرق، استبداد و بی کفایتی شاهان قاجار، چندین شکست در مقابل روسها و قراردادهای ترکمنچای و گلستان و در پی آن قراردادهای دیگر که نفوذ و قدرت روسیه و انگلستان را در ایران افزایش میداد، شرایط سیاسی خاصی در ایران ایجاد کرد که به مبارزات سیاسی مردم علیه حکومت منجر شد. همچنین آشنایی روشنفکران و نویسندگان با فرهنگ و شرایط غرب و مدرنیسم، انتشار روزنامه ها و جراید در دوران ناصرالدین شاه و همسایگی با روسیه و عثمانی عواملی بودند که در وقوع مشروطه و تبعات پس از آن نقش مهمی داشتند.
پس از انقلاب مشروطه روند شکل گیری احزاب همچون پیش از آن ادامه داشت اما می توان گفت احزاب سیاسی در ایران رسما از دوره دوم مجلس شورای ملی شکل گرفتند. مجلس اول شورای ملی به علت تعطیلی زودهنگام فرصت ظهور چنین گروه ها و تشکلاتی را ایجاد نکرد. اختلافهای شکل گرفته در مجلس اول عموما در نتیجه تفاوت عقیده وکلا بود که باعث ایجاد دو گروه تندرو و معتدل در مجلس شد که تشکیلاتی نداشتند و حزب به حساب نمی آمدند. دو گروه مهمی که پس از فتح تهران در دوره مشروطه با نام های انقلابی و اعتدالی شکل گرفته بودند؛ در مجلس دوم ملی با نام های حزب “دموکرات عامیون” و حزب “اجتماعیون اعتدالیون” فعالیت رسمی خود را آغاز کردند. در کنار این دو حزب احزاب اتفاق و ترقی نیز حضور داشتند، اما تعداد نماینده کم آنها در مجلس باعث شد تاثیر قابل توجهی در شرایط سیاسی آن زمان نداشته باشند.
حزب دموکرات عامیون:
نطفه شکل گیری حزب دموکرات در خارج از مجلس بود. پس از آغاز مشروطه، گروه کوچکی با نام “اجتماعیون عامیون” توسط فردی به نام “حیدرخان عمو اوغلی” که تبعه روس و عضو حزب سوسیال دموکرات روسیه بود شکل گرفت. مرامنامه این گروه بر اساس مرامنامه حزب “همت” بود که شاخه مسلمانان حزب سوسیالیست روسیه به شمار می رفت. اجتماعیون اعضای اندکی داشت ولی همین تعداد بر برخی از نمایندگان تندرو مجلس نفوذ داشتند و همین موضوع یکی از دلایلی بود که باعث غضب محمدعلی شاه و به توپ بستن مجلس اول شد. در دوران مجلس دوم حزب دموکرات شکل گرفت که شکل علنی و رسمی همان حزب اجتماعیون عامیون بود که در مجلس قبلی به صورت سری فعالیت می کرد. این حزب همچنان با ریاست حیدرخان عمو اوغلی و با نظام نامه ای قوی و مشخص ایجاد شد و از اعضای خود حق عضویت دریافت می کرد. علاوه بر وظایف مربوط به مجلس، فعالیت های دیگری چون آموزش سیاسی و اجتماعی مردم بر عهده اعضای حزب بود. جوانان، تحصیل کردگان و روزنامه نگاران عمده اعضای حزب دموکرات را تشکیل می دادند که معروف ترین آنها عبارت بودند از: سیدحسن تقی زاده، حسینقلی خان نواب، سلیمان میرزا، وحیدالملک و مساوات
نشریه “ایران نو” نشریه اصلی حزب دموکرات بود. همچنین این حزب نشریه هایی چون “نوبهار” در مشهد، “شفق” در تبریز، ” صدای گیلان” در رشت، ” زاینده رود” در اصفهان، “قزوین” در قزوین و “فروردین” را در ارومیه منتشر می کرد.
مرامنامه دموکرات ها شامل مواردی چون انفکاک کامل دین از سیاست، ایجاد نظام اجباری، تقسیم املاک بین رعایا، قانون منع احتکار و تعلیم اجباری، ایجاد بانک فلاحتی و ترجیح مالیات مستقیم بر غیر مستقیم بود. تعداد نمایندگان دموکرات مجلس شورای ملی دوم ۲۸ نفر بودند.
حزب اجتماعیون اعتدالیون:
این حزب که متشکل از اعیان و اشراف و وکلای مجلس بود، در مقابله با حزب دموکرات شکل گرفت؛ بنابراین نظم و عقیده محوری خاصی جز مخالفت با دموکرات ها نداشت. به طور کلی آنها طرفدار تغییرات تدریجی و آهسته به جای تغییرات رادیکال، مشروطه مشروعه و حمایت از طبقه سنتی و روحانیت بودند. رهبران اصلی حزب مرتضی قلی نائینی، سیدمحمد طباطبائی و علیمحمد دولت آبادی بودند. طبقه روحانیت مشروطه از جمله آیت الله عبدالله بهبهانی و همچنین بسیاری از فعالان سیاسی مشروطه چون ستارخان و باقرخان و علی اکبر دهخدا حامی اعتدالیون بودند. مرامنامه این حزب توسط حسین کسمایی تدوین شد و شامل مواردی چون وسایل ترقی با رعایت اصول کامل، اهتمام در تزاید موجبات ثروت عمومی، جهد در تعمیم معارف و ازدیاد قوای نظامی موافق اصول جدیده و حفظ مناسبات خارجه در روابط سیاسی، تجاری و اقتصادی به مثابه اصول حزبی بود. روزنامه اصلی این حزب روزنامه “مجلس” و تعداد نمایندگان اعتدالی در مجلس شورای ملی دوم ۳۶ نفر بود.
پیشینه شکل گیری احزاب سیاسی در ایران
با آنکه از بسیاری جهات احزاب شکل گرفته در دوران مشروطیت به احزاب اروپایی شباهت داشتند و رسما در مجلس فعالیت خود را آغاز کردند، روند ظهور آنها چندان شباهتی به آنچه در اروپا رخ داد ندارد. احزاب ایرانی تجربه تکامل احزاب اروپایی را نداشتند و در نتیجه نمی توان آنها را در چهارچوب احزاب غربی تعریف کرد. در اروپا احزاب به مرور ایجاد شدند چنانکه در ابتدا حزب های اشرافی، محافظه کار و لیبرال ایجاد شدند و پس از آن احزاب سوسیالیست شکل گرفتند. اما در ایران داستان برعکس بود چرا که در ابتدا احزاب سوسیالیست و سپس احزاب دیگر شکل گرفتند. علاوه بر این، احزاب ایرانی نه در روند شکل گیری فراکسیون های مجلس، بلکه در نتیجه فعالیت های مخفی و پنهانی پیش از آن ایجاد شدند. پیش از شکل گیری احزاب در ایران، انجمن های مخفی از اواخر دوره ناصرالدین شاه شکل گرفتند و پیش آمدی بر ظهور احزاب در ایران بودند. مهم ترین تشکیلات مخفی در آن دوران، انجمن های شکل گرفته توسط میرزا ملکم خان ناظم الدوله و سید جمالالدین اسدآبادی بودند. این گونه گروه ها در آن زمان عموما با برخورد تند و شدید حکومت مواجه شدند.
انجمن های مخفی:
انجمن های مخفی شکل گرفته در دوران ناصرالدین شاه، در اوایل بیشتر به مجامع سری مذهبی افراطی یا انجمن های ادبی شباهت داشتند؛ اما به مرور زمان با استفاده از عناصر ملی دست به فعالیت های سیاسی علیه استبداد زدند. علت فعالیت پنهانی بسیاری از این انجمن ها ترس و وحشت از حکومت بود، بنابراین پس از پیروزی مشروطیت بخش اعظم آنها فعالیت خود را علنی یا نیمه علنی کردند و به تدوین اساسنامه پرداختند. یک دوره کوتاه در اوایل مشروطه، فضای سیاسی ایران تحت تاثیر افزایش تعداد انجمن ها و به قول احمد کسروی انجمن بازی قرار گرفت. بیشتر این انجمن ها در تهران، تبریز و مشهد، رشت، اصفهان و کرمان ایجاد شده بودند و در شکل گیری احزاب سیاسی پس از خود تاثیر زیادی داشتند. هدف و روش این انجمن ها کاملا متفاوت بود و در کنار انجمن هایی که فعالیت مسلحانه و هسته های مقاومت برنامه برای ترور داشتند، انجمن های دیگری نیز بدون تشکیلات خاص و فقط برای گفتگو شکل می گرفتند. اگرچه انجمن ها در آن دوران می توانستند نقش مفیدی در فضای سیاسی ایران بازی کرده و خلا گروه ها و تشکلهای سیاسی را برای آموزش و تربیت سیاسی مردم پر کنند؛ در واقع روش و رفتار سیاسی آنها نتایج مثبتی برای رشد سیاسی ایرانیان به بار نیاورد. دو انتقاد عمده به فعالیت انجمن ها در آن دوران وارد بود: ۱. دخالت آنها در کار مجلس و عدلیه درباره همه موضوعات از بهای یونجه گرفته تا وصول مالیات و احکام قضایی. ۲. برخی از این انجمن ها افراطی و دست به توطئه علیه دشمنان خود، تحریک جامعه و ایجاد خشونت میزدند.
تشکل های فراماسونری:
اگرچه انجمن های مخفی در دوران مظفرالدین شاه را می توان نخستین نهادهای سیاسی مدرن در ایران دانست، نهادهای فراماسونری و شبه فراماسونری شکل گرفته پیش از آن در دوران ناصرالدین شاه را باید اولین نهادهای سیاسی مخفی ایران دانست. اولین تشکیلات فراماسونری در ایران “اکوسه” نام داشت که وابسته به فراماسونری انگلیسی بود. پس از آن نیز نهاد فراماسونری دیگری با نام “فرانک” در دوره مظفرالدین شاه ایجاد شد.
ملکم خان اولین نهاد مخفی با ساختار مقتبس از لژهای فراماسونری فرانسه، با نام فراموشخانه را تاسیس کرد. درباره نقش ملکم خان در شکل گیری مشروطه کم تر تردیدی است اما درباره تاثیر واقعی او و رابطه اش با فراماسونری نظرات متفاوت تاییدی و انتقادی وجود دارد. شکل گیری فراموشخانه در ابتدا با خشنودی ناصرالدین شاه مواجه بود و حتی تعدادی شاهزاده نیز به آن پیوستند ولی پس از مدتی ناصرالدین شاه از وجود این گروه احساس خطر کرد و به انحلال و برخورد با آن دست زد. پس از انحلال فراموشخانه، دو جمعیت منظم از باقی مانده آن شکل گرفت با نام های انجمن سری فراماسونری و مجمع آدمیت که با رهبری خود ملکم خان اداره میشد.
به طور کلی شکل گیری انجمن های فراماسونری و فعالیت آنها در ایران تاثیری منفی بر هویت احزاب سیاسی در ایران داشت؛ به ویژه آنکه وابستگی این گروه ها به فراماسونری، نوعی سوء ظن به فعالیت کلی احزاب سیاسی در آن زمان در جامعه به ویژه بین نخبگان و روشنفکران ایجاد کرده بود.