نشست “برنامه های صلح محور در حوزه سیاست خارجی؛ در انتخابات و برنامه کاندیداهای مجلس شورای اسلامی” در سالن “خانه اندیشمندان علوم انسانی” برگزار شد؛ در حالی که از میان پنج مهمان نشست که از نمایندگان مجلس هستند، چهار نماینده به دلایل مختلفی در روز برگزاری از حضور در جلسه انصراف دادند. دکتر محمد بابایی به عنوان دبیر نشست روزهای پیش از انتخابات مجلس یازدهم را فرصت خوبی برای کمیته روابط بین الملل انجمن مطالعات صلح ایران برای بررسی نسبت بین انتخابات مجلس، صلح و سیاست خارجی دانست و برگزاری چنین جلسه ای را حاصل استفاده از چنین فرصتی تلقی کرد.
به گفته او:” پژوهشگران و نظریه پردازان صلح را به لحاظ ماهیتی از دو زاویه بررسی می کنند. در چهارچوب زاویه اول که مبتنی بر واحدهای سیاسی است، صلح ماهیتا دارای اصالت نیست و نتیجه شکل گیری و ظهور دولت- ملت ها است. به عبارت دیگر در چنین دیدگاهی اصلی ترین عامل برقرار کننده صلح در روابط بین الملل دولت ها هستند. این نوع صلح که به عقیده منتقدان ماهیتی غیرفرآیندی یا پروژه ای دارد، در برابر جنگ و خشونت قرار می گیرد. زاویه نگاه دیگر به صلح نگاه فرآیندی و گفتمانی است و صلح را یک پروسه و نه یک پروژه می داند. در این دیدگاه صلح منوط به اراده دولت ها نیست؛ بلکه به نیروهای اجتماعی، نیروهای فرهنگی و نیروهای گفتمانی وابسته است و یکی از نیروهایی که می تواند در این فرآیند موثر باشد نهاد مجلس است. بنابراین نهاد مجلس نماد صلح فرآیندی و تعامل نیروهای اجتماعی است.”
تشکیل فراکسیون صلح؛ فراکسیونی برای دغدغه های صلح محور
دکتر مجتبی مقصودی، رییس هیات مدیره انجمن مطالعات صلح ایران به عنوان اولین سخنران صحبت هایش را با طرح چالش های فکری انتخاب چنین موضوعی برای نشست آغاز کرد:” هنگامی که موضوع دغدغه های صلح محور در برنامه کاندیداهای مجلس به هیات مدیره انجمن پیشنهاد شد؛ اولین سوال مطرح شده این بود که آیا نهاد مجلس به این عظمت صلح را به عنوان یک اصل مهم در دستور کار خود قرار داده است و آیا نمایندگان که قرار است چهار سال سکان دار قوه مجریه باشند برنامه ای در حوزه صلح دارند؟ پاسخ به این سوال ها با قاطعیت خیر بود؛ چراکه بر اساس شواهد مجلس دارای هیچ استراتژی، تاکتیک و برنامه ای برای صلح نیست.
در واقع آنچه که در برنامه های کاندیداها مطرح می شود در قالب و در حد همان چیزی است که نمایندگان قبلی گفته اند و مبحث جدیدی در حوزه صلح به عنوان برنامه ارائه نشده است. بنابراین سوال ما از نامزدها و نمایندگان جناح ها و گروه های مختلف در این انتخابات این است که چه برنامه ای برای صلح دارند؟ آیا صلح و توسعه که از مسیر امنیت و آرامش می گذرد دغدغه آنها است؟ و آیا اساسا به صلح و توسعه به عنوان محورهای مرکزی باور دارند؟ پاسخ من به این سوال ها نیز خیر است، زیرا دیدگاه سیاست خارجی موجود دیدگاهی ایدئولوژیک و به دنبال کسب جایگاه منطقه ای و فرامنطقه ای است. به نظر من صلح دغدغه دولت نیز نیست و دولت بیشتر درگیر مسائل روزمره است.
مسئله دیگری که مطرح می شود این است که آیا پارلمان به طور کلی جایگاهی در سیاست خارجی دارد؟ درست است که در بسیاری از دیگر کشورها هم مجلس نقش مستقیمی در سیاست خارجی ندارد؛ اما این توانایی را دارد که از طرق دیگر مانند تعیین بودجه در سیاست خارجی به عنوان ناظر و بازدارنده موثر باشد. در کشور ما در همین حد و در حوزه دیپلماسی پارلمانی هم مجلس چندان نتوانسته تاثیرگذار عمل کند و گروه های دوستی و پارلمانی که در مجلس تشکیل شد نیز بیشتر نمایشی و غیرموثر بود. این ها در حالی است که اساسا در زمانی که دیپلماسی سنتی و رسمی به بن بست یا مشکل می خورد، دیپلماسی پارلمانی بسیار می تواند تاثیرگذار باشد. زیرا نمایندگان می توانند از جایگاه سخنگوی آحاد مردم و جدا از دولت وارد مذاکره با کشورها و مجامع بین المللی بشوند.”
دکتر مقصودی در پایان قسمت اول سخنانش راه حل پیشنهادی خود برای اهمیت یافتن مبحث صلح در بین نمایندگان را ارائه داد:” برای حل آنچه که به آن انتقاد وارد کردم ایجاد فراکسیون صلح را پیشنهاد می دهم. ما که در مجلس درباره همه موضوع ها فراکسیون داریم، حداقل یک فراکسیون هم درباره صلح تشکیل دهیم. همچنین من از دوستانی که کار حزبی و تشکیلاتی می کنند درخواست دارم که به صلح و برنامه های صلح محور اهمیت بدهند.”
تاسیس مجلس علیا برای رفع ضعف های قوه مقنته ضروری است
دکتر محمدجواد جمالی نوبندگانی، نایب رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، عضو سخنگوی هیات نظارت بر رفتار نمایندگان و دبیرکل شورای اجرایی بین المجالس جمهوری اسلامی ایران تک نماینده ای بود که در نشست حاضر شد تا درباره برنامه ها و دغدغه صلح از دیدگاه خود و دیگر نمایندگان سخن بگوید:” صلح کلمه بسیار مقدسی است که وجدان همه مردم اعم از دین و نژاد به آن گرایش دارد. معمولا صلح را به معنای عدم جنگ تلقی می کنند، اما صلح به معنی پایان همه مناقشات فردی و جمعی است که در جهان می بینیم. به صورت تئوریک هیچ کس مخالف صلح نیست و خیلی از جنگ طلب ها هم در ظاهر حداقل ادعای صلح طلبی را دارند. اما مسئله اینجاست که در روابط بین الملل چه عاملی باعث می شود صلح به جنگ تبدیل شود؟
به نظر من اولین دلیل تهدید کننده صلح حس تمامیت خواهی و برتری جویی در سیاستمداران و تصمیم گیران در جهان است. در بعضی موارد این موضوع که یک طرف احساس کند طرف مقابل از او ضعیف تر است؛ ممکن است او را به آغاز جنگ تحریک کند. دولت یا بازیگر سوم نیز می تواند عامل دیگری برای جنگ افروزی به هدف بهره برداری از جنگ باشد. در مقابل این ها می توان به اموری اشاره کرد که در کشورها از تنش زایی و بروز جنگ و مخاصمه جلوگیری کند. از جمله این اقدام ها تعادل بخشی در نگاه امنیتی و نظامی، وحدت ملی و درک منافع و امنیت ملی توسط فعالان سیاسی است.”
دکتر بابایی، دبیر نشست با اشاره به این که نکات مطرح شده توسط دکتر جمالی بیشتر درباره تهدیدهای نسبت به صلح بود، از او خواست با توجه به موضوع جلسه با نگاه ایجابی به صلح نظرات خود را مطرح کند و به این سوال پاسخ دهد که چه عواملی می تواند به صلح در منطقه یا در داخل کشور قوام ببخشد. همچنین بگوید بر اساس سه شاخص مطرح شده در قانون اساسی برای نمایندگی مجلس تحت عنوان شاخص های “نظارت، قانونگذاری و اصل نمایندگی” قوه مققنه و نمایندگان چگونه می توانند به مسئله صلح و صلح سازی و تحکیم آن به ویژه در سیاست خارجی بپردازند؟
سخنگوی هیات نظارت بر نمایندگان در پاسخ به پرسش های مطرح شده به تفاوت های میان تصمیم گیری برای شروع جنگ و صلح اشاره کرد:” در موضوع جنگ ممکن است یک طرف شروع کننده باشد و جنگ با خواست یک طرف شکل بگیرد. اما ایجاد صلح از طریق دو یا چندطرف امکان پذیر می شود. بنابراین ممکن است که ما از نظر ایجابی به دنبال راه حل هایی برای صلح سازی باشیم ولی اگر طرف مقابل به دنبال صلح نباشد، مسئله بی نتیجه می ماند. از نظر من همان تهدیدهایی که برای صلح اشاره کردم اگر رفع شوند، شرایط ایجابی برای صلح سازی ایجاد می شود.
درباره این موضوع که مجلس با توجه به سه شاخص چه کمکی می تواند به صلح سازی کند، باید بگویم که این سه شاخص حقیقت امر است، ولی واقعیت امر نیست. درست است که تقنین و نظارت دو رکن اصلی وظایف یک نماینده مجلس است، اما به هر دلیلی در حال حاضر نمایندگان مجلس درگیر خیلی مسائل دیگر هستند که شخصی یا مربوط به حوزه های انتخاباتی آنها است. علاوه بر این مجلس در واقع قیدگذار است و کار اجرایی نمی تواند بکند و فقط در سیاست گذاری و کمک به اقداماتی که می تواند در مسیر صلح باشد می تواند موثر عمل کند. در این موضوع هم باید به این نکته توجه کرد که یک نماینده چقدر می تواند از شرایط موجود درک ملی داشته باشد، آیا او بیشتر به دنبال زیرگذر ساختن و تعویض آسفالت یا صرفا اظهارنظر از طریق رسانه ها یا بلندگوی مجلس است یا درکی از منافع ملی دارد.
درباره دغدغه می توانم بگویم که ما نمایندگان دغدغه صلح داریم ولی شاید برای ما اولویت نباشد؛ چراکه دغدغه ها ممکن است گاهی تبدیل به اولویت نشوند. اینکه یک کشور توانایی های نظامی اش را در منطقه بالا ببرد، الزاما به معنی جنگ طلب بودن آن کشور نیست. چون برد امنیتی یک کشور فقط مرزهای آن کشور نیست. مثلا قطر برد امنیتی اش تا مرز ترکیه است و امارات برد امنیتی اش را تا مرز الجزایر و لیبی قرار داده است. ایران در کنار افزایش توانایی نظامی مذاکره هم کرده است، به خصوص در رابطه با برجام نظام از خیلی مسائل عقب نشینی کرد تا به صلح و شرایط بهتر در منطقه و فضای بین المللی دست یابد. اما معاهده توسط طرف دیگر نقض شد، زیرا همانطور که عرض کردم صلح توسط یک طرف ایجاد نمی شود. مسئله دیگری که وجود دارد اختلاف و رفتار متخاصم ماهیتی و ریشه دار برخی در جهان با جمهوری اسلامی است؛ این در حالی است که در مقابل بسیاری از کشورها اگر با یکدیگر اختلاف دارند اختلافشان مثلا مربوط به مباحث اقتصادی و تعرفه ای است و ریشه دار نیست.
او در ادامه با ایجاد فراکسیونی به نام فراکسیون صلح موافقت کرد و نقدهای وارد شده به دیپلماسی پارلمانی در کشور را پذیرفت:” درباره دیپلماسی پارلمانی من کاملا حرف شما را تایید می کنم، مثلا گروه های دوستی در مجلس پنج کشور را به عنوان کشورهای هدف تعیین کردند که مثلا بین ما با بعضی از آن کشورها همچون مقدونیه و زامبیا حتی روابط دیپلماتیک برقرار نیست. علاوه بر این باید تخصص و اطلاعات نماینده ای که در گروه دوستی با یک کشور قرار می گیرد در حوزه های مختلف مربوط به آن کشور بالا باشد؛ اما در این موضوع مجلس ضعیف عمل کرده است.
من راه حل بهبود ضعف های این چنینی را در مجلس تشکیل مجلس علیا یا سنا می دانم. ما واقعا احتیاج داریم که مجلس دیگری شکل دهیم که نمایندگان آن از وجهه علمی و مرتبه اجرایی بالایی برخوردار باشند. چنین مجلسی باید برنامه های بیست ساله را بنویسد، بودجه را تایید کند و تصویب طرح استیضاح وزرا منوط به تایید آن باشد. انتخاب نمایندگان این مجلس نیز می تواند توسط گروه های علنی و سرشناس هر یک از حوزه های تخصصی صورت بگیرد. در واقع ما باید مجلسی داشته باشیم که به روزمرگی نپردازد و علاوه بر آن دائم نگران دریافت رای در انتخابات و درگیر فعالیت های روزمره برای کسب رای حوزه انتخاباتی اش نباشد. در حال حاضر بسیار شاهد هستیم که با برخی نماینده ها دائما تماس گرفته می شود مبنی بر اینکه مثلا فلان فرد وقت دکتر می خواهد، یکی کار می خواهد و فرد دیگری دنبال معافیت از سربازی است. چنین مسئله ای با برنامه محور بودن نماینده منافات دارد و برای حل آن باید فکر اساسی کرد.
رویکرد ایدئولوژیک و تاکتیکی در مقابل رویکرد راهبردی مبنی بر منافع ملی
در قسمت دوم نشست سکان در اختیار دکتر درجانی، عضو هیات علمی ناجا قرار گرفت تا درباره تبارشناسی مجلس ایران سخن بگوید: ” قبل از ورود به بحث صلح در برنامه های نمایندگان مجلس باید مجلس ایران را تبارشناسی کنیم و ببینیم این مجلس چگونه مجلسی است. جنس مجلس ایران از زمان مشروطه تا کنون نه چندان جنس ملی و فراملی بلکه محلی و داخلی است. یعنی نمایندگان ما از زمان مشروطه تا الان بیشتر دغدغه های محلی داشته اند و حوزه انتخابیه شان را در مرکز توجه قرار دادند.
پس مجلس ایران مجلسی است درون نگر که عمدتا درباره مسائل مربوط به داخل کشور و حوزه های بومی دغدغه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی دارد. چنین مجلسی معمولا به سیاست خارجی شعاری و ایدئولوژیک نگه می کند، زیرا سطح فکر نماینده ای که محلی نگاه می کند تاکتیکی و نه راهبردی است. نتیجه چنین تفکری این است که مثلا انتظار داریم نمایندگان بیل و کلنگ بردارند و اقتصاد و سیاست و فرهنگ را جراحی کنند. بنابراین در این وضعیت توقع فضای روشنفکرانه، خلاقانه و مبتکرانه از مجلس ایران خطایی واضح و مبرهن است و مفهوم صلح خیلی مفهوم شیکی برای مجلس ما است.
اساسا مفهوم صلح برای نمایندگانی که ما خودمان آنها را وارد حوزه تاکتیک و دیدگاه محلی کردیم چه جایگاهی دارد؟ واکنش نمایندگان به مسائل بین المللی معمولا اقتضایی و بدون برنامه ریزی است و چنین واکنش هایی معمولا بیش از آن که نتیجه مثبت داشته باشد برای سیاست خارجی کشور مخرب است. من مجلس ایران را با کنگره آمریکا مقایسه می کنم. در کنگره همانطور که می دانیم دو مجلس سنا و مجلس نمایندگان قرار دارد و مثلا کمیسیون سیاست خارجی سنای آمریکا بسیار در تصمیم گیری های سیاست خارجی این کشور نقش مهمی بازی می کند. به عنوان نمونه دو مورد پرونده دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری و بحران اوکراین و رسوایی ترامپ نقش دو مجلس سنا و نمایندگان را در سیاست خارجی آمریکا نشان می دهد. این دو پرونده که توسط نمایندگان کنگره پی گیری شد، منجر به استیضاح ترامپ شد و جدا از بحث نتیجه استیضاح که به نفع ترامپ بود، نگاه بین المللی و ملی نمایندگان در کنگره آمریکا را در روند آن می توان مشاهده کرد.
بنابراین دو جمله را می توانم به عنوان جمع بندی صحبت هایم مطرح کنم: ۱. از مجلس ایرانی با چنین وضعیتی توقع برنامه هایی مانند برنامه های صلح محور دور از تصور است. ۲. کمک کنیم با برگزاری چنین جلساتی و خروجی های آن نگاه ملی و فراملی نمایندگان در حوزه سیاست خارجی و امنیت ملی را افزایش دهیم.”
دکتر رامتین رضایی، مدرس دانشگاه سخنور بعدی جلسه بود که موضوع نشست را در قالب تحلیل سیاست خارجی ایران تبیین کرد و گفت:” چون موضوع جلسه برنامه های صلح محور و سیاست خارجی نمایندگان است من ترجیحا یک تحلیل از سیاست خارجی ایران ارائه می دهم. شناخت کارشناسانه از سیاست خارجی ایران، جهان بینی و اهداف آن برای بررسی درست مباحثی چون صلح یا جنگ لازم است.
اولین نکته این است که سیاست خارجی ایران در چهارچوب مفهوم مدرن دولت-ملت نمی گنجد. بر اساس قانون اساسی هدف سیاست خارجی ایران تحقق حاکمیت الله بر روی زمین است و برعکس سیاست خارجی مدرن که بر توسعه، پیشرفت و مدرنیته تمرکز دارد، سیاست خارجی ایران متمرکز بر اجرای عدالت فضیلت محور در جهان است. در چنین تعریفی جهان به دار الاسلام و دار الکفر تقسیم می شود و جمهوری اسلامی ایران یک سری وظایف خدشه ناپذیر در این حوزه دارد: ۱. مبارزه مداوم با استکبار جهانی که در راس آن ایالات متحده امریکا است. ۲. حمایت از جنبش های اسلامی ۳. حمایت از مستضعفین جهان.
بنابراین هدف غایی جمهوری اسلامی ایران تشکیل امت واحده اسلامی است که در قانون اساسی ذکر شده است و منافع ملی یا توسعه اقتصادی در چهارچوب این دیدگاه ایدئولوژیک فراملی دارای جایگاه مهمی نیست. در ساختار سیاست خارجی ایران تصمیم گیری در خصوص سیاست خارجی در یک سلسله مراتب است که در راس آن رهبری، شورای عالی امنیت ملی و مجمع تشخیص مصلحت قرار دارند. در مراتب دیگر رییس جمهور است که خود در شورای عالی امنیت ملی و مجمع تشخیص مصلحت حضور دارد و مجلس که تاثیرگذار هست اما تعیین کننده نیست. اما در راس همه اینها حتی فراتر از رهبری، یک ایدئولوژی انقلابی است که سیاست خارجی ایران را شکل می دهد.
مبحث دوم این است که چگونه می توان در سیاست خارجی به صلح رسید. یکی دیدگاه مورگنتایی است که بر اساس آن برای دستیابی به ثبات در سیاست خارجی دولت ها باید از بلندپروازی پرهیز کنند. یکی از مشکلات موجود در خاورمیانه همین مبحث بلندپروازی دولت ها است. همه دولت ها در خاورمیانه به دنبال رهبری در منطقه یا جهان هستند که نتیجه اش جنگ و تضاد است. اگر دولت ها فقط ملی نگاه کنند و از بلندپروازی پرهیز کنند این مناقشه ها کاهش می یابد. دیدگاه دیگر صلح دموکراتیک است که معتقد است کشورهای لیبرال معمولا با یکدیگر درگیر جنگ نمی شوند و جنگ معمولا بین کشورهای لیبرال و غیر لیبرال و بین کشورهای غیر لیبرال با یکدیگر رخ داده است. در قالب چنین دیدگاهی مثلا ما می توانیم بپرسیم مجلس ما به جامعه مدنی چه مقدار اهمیت می دهد؟ چقدر مجلس ما حزبی است؟ در یک کشور لیبرال دموکراتیک مثلا یک جمعیتی از مردم با شناسنامه برای ثبت نام مجلس به وزارت کشور نمی روند و حزب در این کشورها وظیفه پرورش و تربیت نخبگان و فعالان سیاسی را دارد.”
جغرافیای سیاسی ایران؛ تهدید یا فرصت
در قسمت سوم نشست پرسش و پاسخ و مباحثی در بین مهمانان نشست شکل گرفت؛ چنانکه دکتر امیرهوشنگ میرکوشش، دبیر علمی کمیته روابط بین الملل انجمن مطالعات صلح در تایید سخنان دکتر رضایی نظر خود را اینگونه بیان کرد:” ایدئولوژی هر کشوری سیاست آن کشور را تعیین می کند که در سه بخش تاثیرگذار و تاثیرپذیر است؛ هویت، امنیت و منفعت. اگر کشوری بتواند بین امنیت و توسعه و رفاه تعادل ایجاد کند، می توان گفت که صلح نیز در چنین شرایطی تامین خواهد شد. کشورهای توسعه گرا اینگونه عمل می کنند و به نظر مشکل سیاست خارجی ایران همین عدم دیدگاه توسعه گرایانه است.
درباره ساختار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران من نیز محوریت را محوریت ایدئولوژیک و دیدگاه تقابل با قدرت های بزرگ و صدور انقلاب و دخالت نهادهای نظامی در سیاست خارجی می دانم. این مسائل همه باعث می شود سیاست خارجی ایران امنیت محور شود، تعادل به هم بخورد و توسعه و رفاه اقتصادی بدون جایگاه باشد یا جایگاه ضعیفی داشته باشد. سوال من از آقای جمالی این است که در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی واقعا مباحث توسعه و رفاه مطرح است و تعادلی بین آن و مسائل امنیتی و نظامی برقرار است یا خیر؟”
دکتر جمالی با نقد به صرفا ایدئولوژیک دانستن ایران، ایدئولوژی را مرکز سیاست های دیگر بازیگران حاضر در منطقه نیز دانست و گفت:” اسرائیلی ها با شعار از نیل تا فرات و ایدئولوژی آخرالزمانی به اشغال فلسطین پرداخته اند. دکترین قدرتمندان آمریکا چه گروه جمهوری خواه و چه دموکرات نیز حمایت از صهیونیسم است. همچنین آمریکایی ها به دنبال برپایی لیبرالیسم آمریکایی در جهان هستند و به بهانه گسترش دموکراسی در همه کشورها و مناطق جهان دخالت می کنند. از آن طرف در تاریخ اروپایی ها بر اساس ایدئولوژی غربی و با فرستادن میسیونرهای مذهبی به استعمار کشورهای دیگر به ویژه کشورهای آفریقایی پرداختند.
سعودی ها در حال حاضر مگر با ایدئولوژی وهابیت از گروه های جهادی و سلفی دفاع نمی کنند؟ حتی اینکه مطرح می شود ترکیه به دنبال بازسازی امپراطوری عثمانی است نیز خود یک دیدگاه ایدئولوژیک است. بنابراین چه کسی گفته است ما فقط سیاست هایمان را بر مبنای ایدئولوژیک ترسیم می کنیم؟ دیگران هم بر اساس ایدئولوژی هایشان در مقابل ما هستند. پس به طور کلی حرکت بر مبنای ایدئولوژی خود به خود امر بدی نیست و اگر با تدبیر صورت بگیرد می تواند مفید باشد. تلقی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با عنوان امنیت محور بودن تعبیر درستی است، اما علت آن تواتر تهدیدها علیه امنیت ملی کشور است. ایران با پانزده کشور همسایه است. در جنوب شرق ایران پاکستان دارای سلاح اتمی است و در قسمت شرقی افغانستان و شرایط خاص امنیتی این کشور قرار دارد. در غرب عراق دچار مشکلات و تنش های امنیتی و سیاسی داخلی است و حاکمیت مرکزی آن مشخص نیست.
ترکیه دیگر همسایه ایران عضو ناتو است و بزرگترین ارتش زمینی ناتو به ترکیه متعلق است. ترکمنستان اگرچه در سیاست بین المللی اعلام بی طرفی می کند اما فشار و سختی های زیادی بر تجار ایران وارد می کند. در جنوب ایران با دو سه امارت از امارات متحده به دلیل اختلاف درباره جزایر سه گانه در حالت صلح مسلح است. در آب های جنوبی هم که ناوگان ها از کشورهای مختلف مانند آمریکایی، فرانسوی، انگلیسی قرار دارند. بنابراین باید پیش از تحلیل همه عناصر و ابعاد را در نظر گرفت.”پ
دکتر مقصودی نیز در این قسمت از نشست در پاسخ به نقد دکتر درجانی و مسئله شیک بودن طرح صلح برای مجلس ایران گفت:” من به یاد دارم که چهارسال پیش در یکی از شهرها بحث مباحث زیست محیطی و جلوگیری از ساخت یک کارخانه مطرح شد. در آن زمان برخی گفتند مردم فقیر هستند و کارخاته ساخته بشود و مفاهیم زیست محیطی شیک و لوکس در آن زمان تلقی می شد، در حالی که اکنون این گونه نیست. درباره صلح هم زمانی که ما کار خود را شروع کردیم کسی به ما اهمیت نمی داد، اما امروز یک نماینده از پنج نماینده مجلس در این جلسه حاضر شده است و قبول کرده در این حوزه سخن بگوید.” او همچنین در پاسخ به دکتر جمالی حضور پانزده همسایه در اطراف کشور را امری مثبت دانست و گفت:” همین پانزده کشور در زمان تحریم ها باعث توان ایران در دور زدن تحریم ها شدند. بنابراین هنر نیست که ما با همه این پانزده کشور دچار تنش باشیم یا برای ما تهدید به شمار بروند و باید سعی کنیم حداقل با برخی از آنها بر اساس منافع مشترک در اتحاد باشیم. ما در سطح جهان با یک کشور متحد استراتژیک نیستیم. متحدان ما اکثرا وابسته مالی به ما هستند و اکثرا تا وقتی پول داریم یا در چهارچوب منافعشان دوست ما هستند.”
رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در پاسخ به سخنان دکتر مقصودی مواردی که ذکر کرده بود را تهدید بالقوه و نه تهدید عملیاتی دانست و گفت:” تلاش جمهوری اسلامی ایران این است که از فرصت ها استفاده کند چنانکه با عراق، افغانستان، ارمنستان و ترکمنستان روابط تجاری قابل توجهی دارد. درباره منفعت محور بودن متحدها، باید بگویم که این یک واقعیت است و همه کشورها و حتی افراد منفعت محور هستند. همین روسها که متحد راهبردی ایران در خاورمیانه هستند، در حالتی که کشور ما نمی تواند نفت بفروشد نفت خود را جایگزین نفت ایران کرده اند. بنابراین ما باید با توجه به واقعیت ها از فرصت ها استفاده بهینه کنیم و به نسبت هزینه و فایده توجه کنیم.”
پرسش و پاسخ
قسمت پرسش و پاسخ بین حضار و مهمانان بخش پایانی نشست بود و حاضرین نماینده مجلس شورای اسلامی را هدف پاسخگویی سوال های خود قرار دادند.
سوال: از مجلسی که بسیاری نخبگان از جمله کاندیداهای اصلاح طلب در آن رد صلاحیت می شوند و بخش زیادی از نمایندگان حاضر در مجلس می گویند که در تصمیمات مهم موثر نیستند چه انتظاری می رود؟
جمالی: من موافق نیستم که ما نمایندگان مجلس کاره ای نیستیم. مبحث من این است که ما نه دارای امکانات لازم هستیم و نه فرصت می کنیم که همه ریز مسائل موجود در جامعه را که از مجلس انتظار می رود بررسی کنیم؛ اما کلیات کار را در نظر می گیریم. از زمان مشروطه و شکل گیری مجلس تا اکنون در ایران به مراتب طرح ها و لایحه های بیشتر نسبت به مجالس دیگر کشورها تصویب شده است. همچنین در برخی کشورها تصویب لایحه برای تسهیل امور است؛ اما در ایران نمایندگان دائم درگیر بررسی لوایح مربوط به رفع موانع و جلوگیری از دور زدن قوانین هستند که این موضوع زمان آنها را محدود می کند. درباره رد صلاحیت ها هم از نظر من آن گونه که در افکار عمومی تصور می شود نیست. از سی نماینده تهران که عضو فراکسیون امید بوده اند، نزدیک به نیمی تایید صلاحیت شده اند. در شهرهای دیگر نیز چهره های قابل توجهی از اصلاح طلبان تایید صلاحیت شده اند و اتفاقا از گروه های دیگر افراد بیشتری رد صلاحیت شده اند.
سوال: ما در نظام خود برای جنگ قداست بیشتری قائل شده ایم که نمونه آن شعار جنگ جنگ تا پیروزی است. آیا مثلا درست است که صرف مخالفت با یک کشور دیگر به پرچم آن کشور اهانت شود؟
اولین نکته در پاسخ به این سوال این است که در حوزه جنگ یک سری تاکتیک ها و مواضعی وجود دارد که اعلامی و نه اقدامی است. دومین نکته این است که در مقاطع تاریخی و جاهایی که تنش وجود داشته است آیا لزوما مشکل از ما بوده است؟ ما همه می دانیم که در چندصد سال گذشته ما شروع کننده جنگ علیه هیچ کشوری نبوده ایم. آیا مثلا در زمان تجاوز روسیه و تحمیل عهدنامه ترکمانچای یا جدایی هرات از ایران هم مشکل از جمهوری اسلامی بوده است؟ حتما هر کشوری اشتباهاتی دارد، ولی ما نباید خودمان را در بسیاری امور محکوم کنیم و باید منصفانه قضاوت کنیم.
سوال: جدا از صلح بین المللی، آیا مجلس درباره صلح درون، صلح فردی، خانوادگی، محلی، شهری و کشوری برنامه ای دارد؟
به صورت مجزا طرحی نبوده است ولی مجلس کمیسیون مجزایی به نام کمیسیون اجتماعی دارد که اقداماتی در این حوزه انجام داده اند.
مکان نشست:خانه اندیشمندان علوم انسانی